یک: صدای تلویزیونی که به دیوار مشترک ما چسبیده و انگار همسایه مون گوش سنگین تشریف دارند که اینقدر صدای تلویزیونشون بلنده
دو: ونگ زدن بچه ای که حداقل یه سالش شده و تموم بشو نیس که نیس، چون ما یه ساله اومدیم اینجا. واکنش های مادرش هم جالبه: بعضی وقتها میگه بسه. بعضی وقتها میگه خفه شو. بعضی وقتهام میگه چه مرگته؟ تا حالا نشنیدم بگه عزیزدل مامان چیه؟ گوگولی مگولی من چشه؟
بچه بزرگ شو دیگهههههههههه
میگه ,بعضی ,یه ,شو ,بچه ,وقتها ,وقتها میگه ,میگه خفه ,بعضی وقتها ,بسه بعضی ,خفه شو
درباره این سایت